استراتژی بازاریابی و هوشمندی رقابتی

استراتژی بازاریابی و هوشمندی رقابتی

توسعه تکنولوژی و رشد تجارت جهانی، امروزه به این معنی است  

که محیط تجاری به سرعت و دایم در حال تغییر است.

مدیران بیش از این نمی توانند برای تصمیم گیری های استراتژیک

به اشراق و شهود تکیه کنند.

لذا، شرکت ها برای ارائه ارزشی   بالاتر و تامین رضایت مشتریان در هر زمینه ای، به اطلاعات نیازمندند.

آنها باید اطلاعات بسیار زیادی از شرکت های رقیب، واسطه ها و سایر نیروها و عواملی که در بازار فعال هستند،

داشته باشند. اطلاعات به عنوان یکی از اقلام مهم دارایی های استراتژیک و ابزارهای بازاریابی به

شمار می آید.

گردآوری و ارزیابی اطلاعات مربوط به شرکت های رقیب در امر تدوین استراتژی ها، نقشی حیاتی دارد. هر قدر

شرکت بتواند از شرکت های رقیب اطلاعات بیشتری بدست آورد، احتمال آنکه استراتژی های بازاریابی اثربخش و

موفقیت آمیز تدوین و اجرا کند، بیشتر است. بنابراین ردیابی، درک و واکنش به رقبا یک جنبه ویژه از فعالیت بازاریابی

مطرح بوده و لازم است که شرکت ها یک برنامه اثربخش به نام هوشمندی رقابتی را به اجرا در آورند. هوشمندی

رقابتی به عنوان یک ابزار مدیریت استراتژیک و یکی از سریع ترین زمینه های رشد کسب و کار دنیا بشمار

می آید  و از تکنیک های مهم در ایجاد مزیت رقابتی است .

 

طبقه بندی دوم

 

استراتژی های کسب و کار توسط پورتر مطرح می شود. که به استراژی های رقابتی پورتر

معروف می باشد.

استراتژی کسب و کار می تواند رقابتی باشد و نشان دهد که یک شرکت چه طور باید در یک صنعت

خاص رقابت کند. این استراتژی، موقعیتی قابل دفاع در یک صنعت ایجاد می کند به نحوی که شرکت می تواند به

رقبای خود غلبه کند. استراتژی رقابتی سوالات زیر را ایجاد می کند:

آیا ما باید با کاهش هزینه ها رقابت کنیم، یا باید با مولفه هایی غیر از هزینه، مثل کیفیت محصول یا خدمات بهتر، خود را متمایز کنیم؟
آیا ما باید مستقیما” با رقبای اصلی خود برای بزرگ ترین، اما جذاب ترین سهم بازار رقابت کنیم، یا باید بر بخش

خاصی از بازار تمرکز کنیم که جذابیت کمتری دارد، اما سود آور است؟مایکل پورتر برای غلبه بر دیگر شرکت های رقیب موجود در یک صنعت، سه استراتژی رقابتی را پیشنهاد می کند:

 

رهبر هزینه کمتر  
تمایز محصول
تمرکز

 

از این جهت این استراتژی را عمومی می گویند که هر شرکت تجاری، از هر نوع و اندازه ای که باشد

(  حتی سازمان های غیر انتفاعی ) ممکن است از آنها استفاده کند.

 

استراتژی رهبری هزینه ها

 

هدف یک استراتژی رقابتی از نوع هزینه، بازارهای انبوه است. این استراتژی به انجام این اقدامات نیاز دارد:

ساخت تجهیزات با مقیاس کارا پیگیری و تلاش برای کاهش هزینه ها با بهره گیری از تجربه کنترل هزینه های

سربار و ثابت خودداری در کسب عوایدات حاشیه ای از مشتری حداقل سازی هزینه ها در حوزه هایی چون تحقیق

و توسعه، خدمات، نیرو و کارکنان فروش، تبلیغات و غیره. پایین بودن هزینه ها باعث می شود که شرکت بتواند در

برابر رقبا دفاع کند.

همچنین می تواند در شرایط رقابت فشرده نیز به سود دست آورد. بالا بودن سهم بازار این شرکت به معنای آن

است که شرکت مزبور قدرت چانه زنی بالاتری در برابر تامین کنندگان خود دارد، زیرا می تواند به مقدار زیاد خرید

کند.

لینک دانلود  ۱ …. استراتژی رقابتی ۱

لینک دانلود ۲ …. استراتژی رقابتی ۲

لینک دانلود ۳ ….استراتژی رقابتی ۳

لینک دانلود ۴ ….استراتژی رقابتی ۴